توییتر دقیقاً مثل آبشار عمل میکند؛ محتواهای دستاول و اخبار موثق ابتدا داخل توییتر منتشر شده و بعد در تلگرام، اینستاگرام و سایر جاها پخش میشوند. اوایل دهۀ ۸۰ شمسی، اخبار قابل اتکا را حتماً باید از زیرنویس شبکۀ خبر تلویزیون یا روزنامهها دنبال میکردیم؛ اما امروزه بهخاطر پیشرفت رسانهها، هر خبرنگار و هر شهروندخبرنگاری بهنوعی برای خود رسانه به حساب میآید و میتوان اخبار قابل اتکا را از صفحۀ آن شخص دنبال کرد.
جالب است بدانید که براساس رتبهبندی Alexa، توییتر قبل از فیلترشدن جزو پنج سایت محبوب در ایران محسوب میشد؛ اما در حال حاضر براساس رتبۀ الکسا حتی جزو ۵۰ سایت محبوب ایران هم دیده نمیشود. طبق آمارهای مختلف موجود در اینترنت، حدس میزنم که رتبۀ توییتر بین ۵۰تا۱۰۰ سایت محبوب کشور باشد.
توییتر چیست؟
توییتر (Twitter) پروژهای بود که شرکت Obvious در مارس ۲۰۰۶ آن را بهعنوان شرکتی پادکستمحور ایجاد کرد؛ اما بعدها به نسخۀ اولیۀ همین توییتری تبدیل شد که امروز در دسترس ماست. نمونۀ اولیۀ توییتر، بهعنوان سرویسی داخلی برای کارکنان Odeo استفاده شد و نسخۀ کامل آن در تاریخ ۱۵ژوئیه۲۰۰۶ معرفی گردید.
تصویری از طرح اولیۀ توییتر
توییتر بهعنوان نوعی میکروبلاگینگ در مارس ۲۰۰۶ بهدست جک دورسی (Jack Dorsey) بعد از جلسات مداوم با ایوان ویلیامز (Evan Williams) ایجاد شد و در ژوئیۀ ۲۰۰۶ آغاز به کار کرد. (میکروبلاگینگ نوعی وبلاگنویسی است که به کاربران امکان نوشتن متنهای کوتاه و انتشار آنها را میدهد. وبلاگنویسها معمولاً در سایتهای مختلف فعالیت میکنند و در حوزههای مختلفی همچون سیاست، ورزش، آشپزی، تکنولوژی و مد مینویسند.) در کنفرانس تعاملی سال ۲۰۰۷ که طی آن بیش از ۶۰هزار توییت ارسال شد، توییتر رشد انفجاری خود را شروع کرد. در واقع، آنها از این کنفرانس استفاده کردند و پایگاه کاربران خود را افزایش دادند. این میکروبلاگینگ در سال ۲۰۱۱ بیش از ۱۰۰میلیون کاربر داشت که در حال حاضر ۳۴۰میلیون توییت در هر روز میفرستند و بیش از ۱٫۶میلیارد جستوجو در آن انجام میشود. ابتدا در توییتر فقط ظرفیت نوشتن و انتشار ۱۴۰ کاراکتر وجود داشت؛ اما در سال ۲۰۱۷ تعداد کاراکترهای قابل استفاده در توییتر به ۲۸۰ کاراکتر افزایش یافت.
تصویری از جکدورسی
این شرکت ابتدا در کالیفرنیا به ثبت رسید و در حال حاضر دفتر اصلی توییتر در سانفرانسیسکوست؛ ولی هماکنون توییتر در نقاط مختلف جهان دفتر دارد و مشغول فعالیت است.
اولین توییت در توییتر را جک دورسی در ۲۲مارس۲۰۰۶ در ساعت ۱۲:۲۰ بعدازظهر زد. او در توییت خود به راهاندازی توییتر اشاره کرد و نوشت: «من توییترم را فعال کردم.»
اولین توییت در توییتر – توییت شده توسط جکدروسی
اینکه اولین توییتِ توییتر دارای غلط املائی است نشان میدهد که کلاً هدف توییتر داشتنِ غلط املائی است؛ پس زیاد سخت نگیرید ? البته بعضی از کاربران معتقدند که Twttr کوتاه شدۀ Twitter هست.
توییتر در سال ۲۰۰۶ با شعار «چه کار میکنید؟» (What are you doing) پا به میدان وب گذاشت؛ اما در نوامبر ۲۰۰۹ این شعار به «چهچیزی در حال رخدادن است؟» (What’s happening) تغییر کرد. در ژوئن ۲۰۱۲، تعداد کاربران توییتر از مرز ۲۰۰میلیون نفر گذشت و تعداد ۲۰۰میلیون توییت در روز به ثبت رسید. این عدد برابر با نوشتن ۱۰میلیون صفحه کتاب در روز است یا برابر با نوشتن ۸۱۶۳ نسخه از کتاب جنگ و صلح اثر لئو تولستوی.
توییتر این امکان را برای شما فراهم میکند که:
از توییتها برای ترویج نتایج تحقیقات خود استفاده کنید؛ مثلاً لینکدهی به مطالب وبلاگ، مقالات ژورنالها و موارد دیگر.
با توییت و ریتوییت محتوای خود را به دست افراد بسیار زیادی برسانید.
سایر متخصصان حوزۀ فعالیت خود را دنبال کنید.
با افراد بسیار زیادی ازجمله متخصصان ارتباط برقرار کنید.
از آخرین اخبار و تحولات آگاه شوید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مخاطبان جدیدی پیدا کنید.
دربارۀ کارهای خود بازخورد و فیدبک بگیرید و به دیگران نیز بازخورد دهید.
بحثها و گفتوگوهای انجامشده دربارۀ رویدادهای مختلف را دنبال میکنید؛ ازجمله کنفرانسها و سمینارهایی که نمیتوانید حضوری در آنها شرکت کنید.
بهعنوان شخصی با هویت خاص معرفی شوید.
سرفصلهای مهم این نوشته عبارت است از:
چگونه توییتر را فارسی کنیم؟
تعداد کاربران توییتر در ایران چقدر است؟
فهرست اصطلاحات توییتر فارسی
نحوۀ نمایش توییتها در تایملاین توییتر چگونه است؟
تجزیهوتحلیل توییتها در توییتر
نحوۀ جستوجوی توییتها در توییتر
چطور حساب کاربری توییتر را وریفای کنیم؟
تاثیرات توییتر در سئوی سایت چگونه است؟
ریتوعیتر کیست؟ + دلیل تغییر نام کاربری
چند نکتۀ کلیدی
در این مومنت یکی از کاربران توییتر توصیههای خیلی خوبی را برای فعالیتکردن در توییتر نوشته است که پیشنهاد میکنم حتماً بخوانید. البته من در بعضی قسمتهای این مومنت دخل و تصرف کردم که +۱۸ نباشد.
تفاوت صفحۀ تجاری و صفحۀ شخصی توییتر: در توییتر بین صفحۀ شخصی و تجاری هیچ تفاوتی وجود ندارد.
حساب کاربری کامل داشته باشید: برای حساب کاربریتان نام کاربری، بیوگرافی، عکس حساب کاربری و کاور مناسب انتخاب کنید. اگر بناست که بهصورت ناشناس حضور داشته باشید، کاراکتر خوبی بسازید و از نامی بامفهوم و ماندگار استفاده کنید که برای مخاطب جذابیت خاصی داشته باشد.
امنیت داشته باشید: اولین نکتۀ امنیتی در توییتر این است که با ثبت ایمیل و شماره تلفن در قسمت تنظیمات حساب کاربری، آنها را وریفای کنید تا درصورت لاکشدن، امکان بازیابی حساب را با استفاده از آنها داشته باشید.
حضور داشته باشید: حضور مستمر در فضای مجازی باعث دریادماندن شما میشود. سعی کنید روزانه حداقل سه توییت خوب بنویسید.
خطمشی داشته باشید: از هر دری سخنی گفتن، برای جمعهای بیکار و چایی بعد از عصرانه خوب است؛ اما برای شخصیت مجازی شما تخریبگر است.
توجه داشته باشید: فقط نوشتن خوب است؛ اما یک شخصیت مجازی درست مثل شخصیت فیزیکی شماست. در جمع، با جمع و به جمع است که معنی میگیرد.
ارزش افزوده داشته باشید: ارزش افزودۀ شما در توییتر، نوع نگاه یا تحلیل متفاوت شماست. یک ریتوییتکنندۀ صرف نباشید، حتی اگر شده روزی یک توییت تولیدی در توییتر ارسال کنید.
توییت نکنید: وقتی از شنیدن یک خبر یا دیدن توییت یا منشنی چالشی عصبانی هستید، احساسی عمل نکنید و سعی کنید تا زمانیکه عصبانیتتان فروکش نکرده است، توییت نزنید یا واکنش نشان ندهید.
فالو کنید: حسابهای کاربری خوب و همفکر خودتان را پیدا کنید، فالو کنید، بخوانید و با آنان تعامل داشته باشید. توییتر جامعه است.
ادب داشته باشید: شاید بهکاربردن نام آلات جنسیتان به شما اعتمادبهنفس بدهد. اما بهخاطر عقدههای روانیتان شخصیت خود را خراب نکنید.
صبر داشته باشید: قرار نیست هفتۀ دوم به یکی از شاخهای توییتر تبدیل شده باشید! صبوری کنید و حسابهای کاربری همفکر خودتان را بیابید.
صبر ایوب هم داشته باشید: یادتان باشد تمام آنها که امروز پرفالوئر هستند و توییتهایشان فیواستار میشود، در ابتدای راه وضعیتشان مثل شما بود.
خلاقیت داشته باشید: کپیکردن از روی توییتهای پرطرفدار قبلی شاید یکی دو جلب توجه برایتان فراهم بکند، اما درنهایت ضرر آن بیشتر است.
عکس و فیلم داشته باشید: هر از چندگاهی لابهلای توییتهای متنی، از امکان ارسال عکس و فیلم استفاده کنید. این کار به جذابشدن محتوای صفحۀ شما در نگاه مخاطب کمک میکند.
ثبات داشته باشید: شما حساب کاربری توییتر درست کردید تا دغدغههای خودتان را بنویسید. قطعاً بازخوردگرفتن خوب است، اما هدف نیست.
تعامل داشته باشید: فالوئرها صرفاً یک عدد برای اعتبار شما نیستند! آنها هم انسان هستند و انتظار تعامل دارند.
سعۀ صدر داشته باشید: این هم یک تجربۀ شخصی است. کسی که به شما فحش میدهد، دوست دارد در پاسخ به او فحش بدهید! شما ندهید!
کیفیت داشته باشید: این یک الزام نیست، اما «لاک زدم ^_^» کفِ هرمِ انسانی است. از دغدغههای والاترتان بنویسید.
انسانیت داشته باشید: قطعاً خیلی چیزها از نظر شما ایراد است. انتقاد بکنید، اما مسخره نکنید! چون مسخرهترین چیز خود مسخرهکنندگان هستند.
جنبه داشته باشید: فالوئر زیاد به شما توهمِ محقبودن و بامزهبودن میدهد. مراقب باشید که در توجه دیگران خودتان را گم نکنید.
واقعبین باشید: فالوئر و اینتراکشن بالا داشتن صرفاً بهخاطر باندداشتن پسرها یا دختربودن دخترها نیست! زمان و قلم خوب میخواهد.
تفکر انتقادی داشته باشید: حتماً انتقاد کنید. خصوصاً از آنها که بیشتر با ایشان موافق هستید. این هدیۀ توییتر است! منتقد باشید.
غرور داشته باشید: وقت و توجه شما حرمت دارد! هیچکس را بهسرعت و بدون فکر فالو نکنید. قبل از فالو بخوانید و اگر ارزش لایک داشت، فالو کنید.
دوباره غرور داشته باشید: با فکر و توجه، توییت و منشن کنید! طوری که بعداً مجبور نشوید برای حرفهایتان «معذرتخواهی» کنید.
جزئیات دنیای تکنولوژی را بشناسید: ۱. از هشتگ، بهجا استفاده کنید؛ ۲. هرکجا هشتگ دیدید، روی آن کلیک کنید و باقی داستان را هم ببینید.
اطمینان داشته باشید: شبکههای مجازی خودشان غرق دروغ و خزعبلات هستند! اگر خواستید چیزی توییت کنید، از صحت و سقم آن مطمئن شوید.
شعف داشته باشید: پیداکردن همفکرها اتفاقی معمولی نیست. وقتی به حساب کاربری کسی رفتید و همفکر بودید، اول خوب شخم بزنید، بعد فالو کنید.
محتوامحور باشید: عدد فالوئینگ و فالوئر جز توهم مهمبودن و محقبودن برای صاحب حساب کاربری، هیچ اثر دیگری ندارند. بنابراین به محتوای توییت دقت کنید. اگر موافق بودید دنبال کنید، اگر مخالف بودید بیخیال شوید و اگر متنفر بودید میوت یا بلاک کنید.
شیفتهای کاری توییتر
جالب است بدانید که ایرانیها توییتر را به سه شیفت صبح، ظهر و شب تقسیمبندی کردهاند. این دستهبندی از شرایط زندگی افراد نشأت گرفته است. مثلاً خیلی از پرستارها و دکترهای بیمارستانهای مختلف، باتوجهبه شیفتبندیهاشون جزو شیفت شبیها به حساب میآیند. یا کارمندهایی که صبحها سرکار هستند، بیشتر به شیفت صبحی معروفاند. البته این نکته را هم نباید نادیده گرفت که خیلی از ایرانیهای داخل توییتر ساکن کشورهای دیگر هستند و اختلاف ساعت آن کشورها با ایران باعث میشود حضور آنها به ساعت ایران در ساعات آخر شب یا صبح زود اتفاق بیفتد.
ایرانیهایی که در شیفت شب توییتر فعالیت دارند، بعضی شبها انقدر بیدار میمانند که دوستان شیفت صبحی بیدار میشوند تا به زندگیشان برسند و مثل دورۀ سربازی به شیفت شبیها میگویند: «شیفت شب را تحویل ما شیفت صبحیها بدین» یا شیفت شبیها میگویند: «شیفت شب را تحویل شیفت صبحیها بدیم.»
تحویل شیفتهای توییترخلاصه خیلی از کاربرها هم هستند که افراد را براساس ساعتهای حضورشان در توییتر فالو میکنند. مثلاً میگویند: «۴تا شیفت شبی فالو کنیم که شبها وقتی میان توییتر حوصلهشان سر نرود.»
محتوای کپی در توییتر
معمولاً افراد خودشان در توییتر تولیدکنندۀ محتوا هستند و توییتهایشان بهخاطر نوع محتوا، تعداد فالوئر خود توییتکنندهها و مدتزمانی که در توییتر عضو هستند، فیواستار میشود. برای همین هم کاربران ایرانی توییتر، مثل سایر کابران، به کپیشدن محتواهای توییتر خیلی حساس هستند. این تولیدکنندگانِ محتوا دوست ندارند کسانی که محتواهایشان فقط کپیهایی از این طرف و آن طرف است، در توییتر حضور داشته باشند. این حس تهاجم، بیشتر بهخاطر نوع عملکرد کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی در بین کاربران شکل گرفته است؛ چون این دوستان معمولاً محتواهای خودشان را از توییتهای پربازدید کاربران توییتری کپی کرده و اسم شخص توییتکننده را حذف میکنند.
چون این موضوع از قانون کپیرایت سرچشمه میگیرد، برای توییتر هم حائز اهمیت است و اگر شما کاربری را بهخاطر کپیکردن محتوا به توییتر گزارش بدهید، احتمال اینکه توییتر پیج او را به حالت تعلیق دربیاورد، وجود دارد.
فراموش نکنید که انتخاب واژگان و جملهها در فیواستارشدن هر توییت نقش بسیار مهمی ایفا میکند.
پیرو توضیحاتم دربارۀ توییتر، به سراغ آرش برهمند رفتم تا سؤالاتی را دربارۀ توییتر از او بپرسم. در ادامه میتوانید گفتوگوی ما را بخوانید.
آرش روزنامهنگار و سردبیر و یکی از مؤسسان ماهنامۀ پیوست است. این ماهنامه اولین نشریۀ راهبردی حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات محسوب میشود. آرش عاشق تکنولوژی، ادبیات، مد، مسافرت و قهوه است. در خرداد ۱۳۹۰ حساب کاربری خود در توییتر را ایجاد کرده و امروز نزدیک به از ۲۰ هزار دنبالکننده دارد. اگر خواستید میتوانید آرش را در اینستاگرام هم دنبال کنید.
چطور شد که به توییتر آمدی و هدفت از فعالیت در توییتر چیست؟
قبل از عضویت در توییتر، در شبکههای اجتماعی دیگر عضو بودم؛ ولی هیچوقت این حس را نداشتم که سبک و سیاق آنها همان سبک و سیاق محبوب من در یک شبکۀ اجتماعی هست. چند سال پیش هرکدام از شبکههای اجتماعی ماهیت خودشان را داشتند؛ اما هرچه بیشتر گذشته، همگراتر شدهاند.
مثلاً فیسبوک برای داشتن ارتباط و در اوایل ورود به ایران، برای دوستیابی بود. خب در آن زمان این موضوع دغدغۀ من محسوب نمیشد. یا مثلاً اینستاگرام را همزمان با توییتر عضو شدم؛ اما آنقدرها جذبش نشدم؛ چون من آدم کتابت و نوشتن هستم و نوشتن و روایتکردن خیلی راحتتر از این بود که بخواهم از چیزی، تصویر تهیه و منتشر کنم.
سال ۱۳۹۰ بر این اساس به توییتر آمدم که احساس میکردم قابلیت بسیار خوبی ازلحاظ اطلاعرسانی دارد. منظورم مشخصاً خبر و خبرسانی است و خب چون خبرنگار بودم، این موضوع برای من جذاب بود. اوایل ورودم مثل الان نبود که یک توییت از فردی خاص مثل یک سیاستمدار یا یک چهرۀ مشهور باعث اتفاق عجیب و غریبی بشود. سال ۱۳۹۰ اگر به توییتر میآمدی و حساب کاربری خاصی مثل The New York Times یا The Washington Post و… را دنبال میکردی، تا حدود زیادی بهروز بودی و برات امکان خبرخواندن رو هم فراهم میکرد. من این ویژگی توییتر را خیلی دوست داشتم.
فکر میکنی چه چیزی باعث شده در توییتر تأثیرگذار باشی؟
برخلاف خیلیهای دیگر که در جامعه فناوری ایران شناختهشده هستند، من در شبکههای اجتماعی قدیمیتر مثل گوگل ریدر و فرندفید و… نبودم؛ چون تازه داشتم وارد فضای شبکههای اجتماعی میشدم و در اجتماع خبرنگارهای کلاسیک دور و برم، جزو چند نفر اولی بودم که به شکل فعال وارد توییتر شدم. در واقع من اومدم ببینم در توییتر چه خبر است و قرار است چه اتفاقی بیفتد.
اتفاقی که در این سالها برای توییتر افتاد این بود که از یک شبکۀ اجتماعی فردی به یک شبکۀ اجتماعی رسانهای تغییر ماهیت داد. من هم که آن زمان تازه به توییتر آمده بودم، روی همین موج تبدیلشدن سوار شدم؛ چون ذاتاً آدمی رسانهای بودم.
پس دو مولفه یعنی زمان حضورم و اینکه جزو اولین کسانی بودم که در حوزۀ فعالیتم، یعنی فناوری، عضو توییتر شدم، خیلی به شناختهشدن من در این فضای کمک کرد.
چطور شد که حساب توییتر تو وریفای (Verify) شد؟
ماجرای خیلی عجیبی دارد. فکر کنم حدود سال ۱۳۹۲ یا ۱۳۹۳ بود که در اوج کارهایم بودم. بهطور همزمان، هم کار تلویزیونی میکردم و هم ماهنامۀ پیوست در اوج دوران رشدش بود. چند پروژۀ روابط عمومی گرفته بودیم و همۀ اینها با هم تداخل پیدا کرده و بازه زمانی واقعا سنگینی رو داشتم از سر میگذروندم.
همان زمان به نمایشگاهی در برلین رفتم. به این دلیل توضیح میدهم که شاید همۀ کسانی که این مصاحبه را میخوانند، رسانهای نباشند. در نمایشگاهها قسمتی به اسم Media Center وجود دارد که به «مرکز رسانهای» هم معروف است. این قسمت برای خبرنگارهاست؛ درواقع به بیان ساده محل ارتباط و اتصال رسانهها و ژورنالیستها با آن نمایشگاه است.
من معمولا آدمی هستم که خیلی زود دوست پیدا میکنم. در مدیا سنتر نمایشگاه برلین که بودم، با خبرنگارهایی از TechCrunch، GSMArena، The Verge و… آشنا شدم و با آنها گپ زدم. بهجرئت میتوانم بگویم تقریباً ۹۹درصد آنها در توییتر عضو بودند و از توییتر خودشون به نحو موثری برای خبررسانی استفاده میکردند؛ چون با ماهیت توییتر آشنا بودند و ازش بهره درستی میبرند، اونها همه خودشون حساب کاربری رسمی داشتند. همدیگه رو دنبال کردیم و چند تا خبر و مطلب هم رد و بدل کردیم. همین.
اتفاق عجیب اینجاست که وقتی به تهران برگشتم، دیدم حساب کاربری توییترم وریفای شده! بعد از آن خیلی از دوستانم میگفتند تو چطور حساب کاربریت را وریفای کردی. من هم میگفتم واقعاً هیچ کاری نکردم، اما برای اطلاعات بیشتر میتوانند این لینک را بخوانند.
قبل از وریفایشدن در توییتر، خیلی شخصیتر و روزمرهتر مینوشتم، اما از وقتی وریفای شدم، ناخودآگاه نوشتههایم ناگزیر رسمیتر شد. اوایل یکی دو بار هم برای کنسلکردن تیک آبی وریفای اقدام کردم، اما توییتر موافقت نمیکرد و فکر میکرد حساب کاربری هک شده یا درخواست درست نوشته نشده. درنهایت وقتی دیدم بقیۀ فالوئرهایم کلاً به این تیک واکنش نشان میدهند، با خود گفتم حتماً عنصر موثر و مثبتی است و تا امروز موند.
از توییتر برای چه کارهایی میتوان استفاده کرد و چه آوردههایی برای تو داشته؟
توییتر برای من سه ارزش واقعا رؤیایی داشت.
ارزش اول، پیداکردن همکار بود. یعنی میتوانم بگویم بیش از ۵۰درصد کسانی را که همکاری خود را با آنها در تحریریۀ پیوست شروع کردم، چه آنها که ماندهاند و چه آنها که رفتهاند، در توییتر پیدا کردم. آدمهایی خیلی متنوع که در حوزههای گوناگون فعال بودند. از روزنامهنگاری تا طراحی سایت و حتی همکاری رسانهای.
ارزش دومش برای من پیداکردن آدمهای مرجع در سایر حوزههایی بود که خودم با آنها آشنا نبودم. بهسختی میتوانستم آدمهای مرجع را در حوزههای غیرتخصصی خودم، مثل گردشگری، اقتصادی،حقوقی و… پیدا کنم. مثلاً برای شرکت در عصرانه پیوست با فعالان توییتری و وزیر ارتباطات، از نوید برهانزهی بهعنوان یک کارآفرین برای خانمهای کارآفرین و آسیبپذیر در استان سیستان و بلوچستان دعوت کردیم. خب اگر توییتری وجود نداشت، نمیتوانستم انسان فوقالعادهای مانند نوید را پیدا کنم و با زندگی و فعالیتهای او و اجتماع اطرافش آشنا بشم.
ارزش سوم هم کاری است که من اسمش را میگذارم؛ خوداظهاری. وقتی بهعنوان خبرنگار، روزنامهنگار و… در رسانهای کار میکنید، همیشه دستتان زیر تیغ رسانه و ملاحظات آن است. شما بهعنوان یک فعال رسانهای، همیشه احتیاج دارید هویت خود را فارق از هویت رسانه هم شکل بدهید؛ چون رسانه مجموعهای از اجبارها و الزامها را هم به همراه دارد. توییتر این امکان را به من و به نظرم به خیلی از فعالین رسانه در سطوح بالاتر داد که جدا از مسئلۀ رسانهای که دارند با آن کار میکنند یا نمیکنند، بتوانند صدا، تفکر و ارتباطات خودشان را داشته باشند. من از این طریق، سعی کردم نه در تضاد یا تقابل با رسانههای موجود، بلکه در مسیر تکامل و تقویت اونها کار کنم.
میگویند توییتر جریانساز است. چقدر با این حرف موافقی؟ این جریان فضای مجازی چقدر میتواند در دنیای واقعی تأثیرگذار باشد؟
بعضی اصطلاحات، برآمده از فضای مجازی است و چون ما، مخصوصاً دوستان جوانتر، قسمت زیادی از عمر و وقت خود را در این فضا سپری میکنیم، فکر میکنیم که این مفهوم، ساخته و پرداخته فضای اجتماعی است. درحالیکه اگر شما به روم باستان هم نگاه کنید، سیسرون بهعنوان خطیب میآمده و در میدان رم حرف میزده و موج اجتماعی ایجاد میکرده؛ درواقع مثل نوعی اینفلوئنسر بوده. میشود گفت در هر بازه زمانی آدمهایی هستند که این تأثیرگذاری را نه به مفهوم اعتقادی آن، بلکه به مفهوم اطلاعرسانیاش به کار میبرند و آن آدمها مرجع آن جامعه، فعالان و… هستند. این ماجرا در فضای اجتماعی تسری پیدا کرده است.
این را هم تاکید کنم که به نظر من، ما پدیدهای به اسم اینفلوئنسر فضای مجازی نداریم. اگر هم چنین موجودیتی وجود دارد، عبارتی کاذب و غیرواقعی است. چیزی به اسم موج فضای مجازی هم نداریم؛ اگر هم وجود دارد، به نظر من چیزی شبیه توهم است. به عبارت دیگر مشخصاً در توییتر عدد فالوئرها چیزهایی راجع به شما میگوید؛ اما خیلی چیزها را هم نمیگوید. نباید درگیر تعداد فالوئرها بود، بلکه باید به میزان تأثیرگذاری افراد توجه کرد. آدمهایی هستند که چون شخصیتی واقعی در دنیای واقعی دارند، میتوانند به کمک آن شخصیت واقعی، در شبکههای اجتماعی هم تأثیرگذار باشند. همچنین معتقدم موجی میتواند در فضای مجازی ماندگار باشد که یک سر آن حتماً به دنیای واقعی و واقعیتهای آن وصل باشد؛ یعنی از دنیای واقعی سرچشمه گرفته باشد.
پیشنهاد میکنم مقالۀ خبرنگارها چطور میتوانند از توییتر بهتر استفاده کنند؟ را هم بخوانید.
رباتهای توییتر
رباتها توسط برنامهنویسها نوشته میشوند و باتوجهبه ویژگی و بهروزرسانیهای توییتر توسعه مییابند. متأسفانه یا خوشبختانه یکی از روشها برای ایجاد اینگیجمنت با سایر افراد، استفاده از این رباتهای آدمنماست. درواقع رباتها نوعی شبیهسازی از انسانها هستند. به آنها دستور میدهند که مثلاً هشتگهای خاصی را فالو کرده و افرادی که با آن هشتگ مشخص توییت ارسال میکنند نیز فالو و لایک کنند. حتی به آنها دستور میدهند ازطرف شما افراد را فالو کنند و بعد از یک مدت مشخص یا بعد از گرفتن فالوبک، آنها را آنفالو کنند.
شناسایی کاربران غیرانسانی (رباتها) در توییتر یکی از علاقهمندیهای دانشگاهیان است. دانشگاه ایندیانای هند (Indiana University) در حال توسعۀ سرویسی رایگان به نام BotOrNot است که به حسابهای کاربری توییتر براساس آنکه چقدر احتمال دارد که ربات باشند یا خیر نمره میدهد. جالب است بدانید که یک مطالعۀ مهم دانشگاهی در سال ۱۳۸۹ تخمین زده است که تا ۱۵درصد از کاربران توییتر توسط رباتهای توییتری فعالیت میکنند. شیوع رباتهای توییتر همراه با توانایی بعضی از رباتها برای پاسخگویی به شکل انسانی، این حسابهای غیرانسانی را برای تأثیرگذاری گسترده آماده کرده است.
نحوۀ تشخیص حسابهای کاربری رباتگونه در توییتر
از اوایل سال ۱۳۹۵ به بعد این رباتهای غیرانسانی با اهداف خاص سیاسی، اجتماعی، ورزشی و… در توییتر فارسی فعالیت خود را شروع کردند و از اوایل سال ۱۳۹۶ رشد کردند. آنها در زمانها و اتفاقهای خاص سعی دارند موضوعی خاص را با توییت، ریتوییت و لایککردن داغ کنند. وجود این رباتهای اسپمشکل، خشم بسیاری از کاربران توییتر فارسی را درآورده است.
این حسابهای کاربری که رباتگونه عمل میکنند، به نحوی فعالیت میکنند که انگار شخصی حقیقی پشت آنها نیست. یکی از بهترین توصیفها دربارۀ این حساب های کاربری را کوین میستون از زبان این حسابهای کاربری ارائه داده است:
تا حدودی بهصورت عمومی شماها را شناختم؛ یعنی نوع تفکر، حساسیتها و دغدغههایتان را تقریباً میشناسم و میدانم که چطور برخورد کنم و چی بنویسم که به تعامل شما با حساب کاربریم منجر بشود. قاعدتاً من جزو موافقان و همفکرانتان نیستم که بتوانم تعامل مثبت شما را به دست بیاورم؛ پس نقشه لازم دارم!
با برنامه پیش میروم که به هدف نهاییام خیلی سریع برسم. برای این کار از چند تکنیک خیلی ساده استفاده میکنم که میدانم جواب میدهد! هزارتا هزارتا از گروهها و جریانهای مختلف آدم فالو میکنم که به قدر کافی فالوبک بگیرم. برای من مهم است که از طیفها و اقشار مختلف مخاطب اولیه داشته باشم.
خیلی راحت در ظرف چند روز این مرحله را با موفقیت پشت سر میگذارم و حداقل ده هزار نفر دنبالکننده در توییتر به دست میآورم. همزمان برای اینکه ظاهر حساب کاربری خودم را حفظ کنم، دست میگذارم روی محتوایی که جلب توجه میکند! یعنی ویدئو و عکس که نظر اغلب آدمها را بهراحتی به خود جلب میکند. بخشهایی از فیلمها و برنامههای تلویزیونی، موزیک و عکس از خیابان، بچه، غذا، طبیعت، کودکان کار و… . چراکه نه؟ عکس پیرمرد/زنها هم در مواردی حسابی نظر مخاطبان توییتری را به خود جلب میکند و میتواند لایک و ریتوییت به همراه بیاورد تا بیشتر دیده شوم! اینها را امتحان کردهام و مطمئن هستم.
الگوریتمهای فعلی توییتر هم در این مورد، حسابی به کمک من میآیند. تا اینجای کار همه چیز طبق برنامه عالی و سریع پیش میرود. در فاز بعد، در بایوی حساب کاربریم مینویسم: ̕ریتوییت کنید، ریتوییت میکنم، لایک کنید، لایک میکنم! مهم نیست، هر مزخرفی که بود، من تعامل شما را میخرم و به شما میفروشم!̔ تازه با این استراتژی، بعضیها هواخواه من هم خواهند شد که من کارم درست است و مدام ریتوییتشان میکنم. ضمن اینکه روز مبادا شاید همینها پشت من در بیایند. از طرفی تعداد توییتهایم نیز بالا میرود. بهجای مثلاً هزار توییت در طول یک ماه، میشود ۶-۷هزار توییت و حسابی توییتری دیده میشوم!
من به هدفم هرروز نزدیک و نزدیکتر میشوم. دیگر وقت آن است از این قالب بیرون بیایم و دوستان واقعی و همفکران و شاید هم همکاران خودم را پیدا کنم. به شما گفتم که من موافق و هفکر شما نبودم، فقط مدتی با هم معامله کردیم؛ هرچند شاید من سرتان کلاه گذاشته باشم، اما مجبورتان نکردم!
برای پیداکردن همفکرانم کافی است از تکنیک تعامل منفی استفاده کنم. این بار به جای شیک توییت کردن، چیزهایی میگویم که میدانم باعث حساسیت شما و واکنش شما به توییتهایم میشود. کوت میکنید، ریپلای میزنید، فحش میدهید و اصلاً هرچی مهم این است که من باز دیده بشوم، اما این بار توسط افراد دیگر! ظرف مدت ۲-۳ ماه همه چیز تمام میشود و من بهراحتی توانستهام یک حساب کاربری حداقل ۱۰هزار فالوئری در توییتر داشته باشم و از آن برای بیزینس سازمانی خودم استفاده کنم. راستی یادم رفت بگویم، من فقط یک حساب کاربری ندارم؛ یعنی همزمان ۷-۸ حساب کاربری را با همین روش و با کمک شما پرورش دادهام.
مرسی که هستید
در ادامه قصد دارم براساس تجربیات شخصی توییتریها، چند نکته را برای شناسایی این حسابهای کاربری به شما بگویم. یا در توییتر با هشتگ #اکانت_ناامن دنبالشان بگردید تا بتوانید آنها را شناسایی کرده و هر کاری که لازم میدانید با آنها بکنید. درنهایت اینکه خود من مشخصاً پیشنهادی در این زمینه به شما نمیدهم. تصمیم اینکه این کاربرها را بلاک یا ریپورت کنید با خود شماست.
تاریخ ساخت حسابهای کاربری: تاریخ ساخت حسابهای کاربری رباتگونه معمولاً برای دسامبر ۲۰۱۸ به بعد است. بعضاً دیده شده که بعضی از این حسابهای کاربری رباتگونه یک سری حساب کاربری با تاریخ ساخت قدیمی را هم خریداری کردهاند و با آن حسابهای کاربری هم فعالیت میکنند. یا در بعضی موارد ادعا میکنند که حساب کاربری قبلیشان بسته شده و با حساب کاربری جدید به توییتر آمدهاند.
تعداد فالوئر و فالوئینگ: حسابهای کاربری رباتگونه معمولاً تعداد زیادی از توییتریها را فالو میکنند تا آنها به این حسابها فالوبک بدهند و درنتیجه تعداد مخاطب لازم را برای ایجاد جنجال داشته باشند. معمولاً هم تعداد فالوئر و فالوئینگشان با هم برابر (مثلاً ۳هزار فالوئر و ۳هزار فالوئینگ) دارند.
موضوع توییتها: این افراد اغلب توییتهایی جنجالی با موضوع سکسیستی، نژادپرستی، اعتقادی، سیاسی و… میزنند تا با ایجاد حاشیه بتوانند تعداد لایک و ریتوییت زیادی به دست بیاورند و براساس الگوریتمهای توییتر بهعنوان توییتهای برتر در تایملاین سایر توییتریها هم توییتشان نمایش داده شود.
سؤالات شخصی مانند تاریخ تولد، کد ملی و… میپرسند.
سؤالات چرت و مزخرف، جوکهای قدیمی برای زمان اس ام اس و… .
بایوگرافیهای عجیب غریب: در بایوگرافیهای خودشان معمولاً تعداد زیادی استیکر استفاده میکنند. خودشان را حامی یا مخالف جریانهای سیاسی معرفی میکنند. از جملاتی مانند «فالو کنی فالوبک میدم»، «مجهز به آنفالویاب» در بایوی خود استفاده میکنند.
لینک سایت مشکوک: غریب به اتفاق خیلی از این حسابهای کاربری رباتگونه از ربات تلگرام ارسال پیام ناشناس me/BChatBot استفاده میکنند. اولین ربات ارسال پیام ناشناس که در بین کاربران فارسیزبان توییتر و تلگرام وایرال شد، ربات t.me/harfbeman بود.
عکس حساب کاربری و هدر گوگلی: معمولاً عکس حساب کاربریهایاین حسابهای کاربری رباتگونه از عکسهای اینترنتی برداشته میشود و عکسها بهشدت بیکیفیت است؛ همینطور عکسهای هدرشان.
اینفلوئنسرمارکتینگ ایرانیها در توییتر
توییتر تبلیغات کسلکننده و تهاجمی را با بنرهای کلیکی بزرگ نمایش نمیدهد، بلکه تبلیغات توییتر همانند سایر توییتها نشان داده میشود و کاربران توییتر را اذیت نمیکند. در توییتر به سه شکل کلی میتوان تبلیغ کرد:
ترندهای تبلیغاتی: ترندهای تبلیغاتی در رأس موضوعات توییتر قرار میگیرند و داغترین بحثهای توییتر را نشان میدهند. ترندهای تبلیغی، نسخۀ اسپانسری موضوعات برتر در توییتر است که در آن فهرستی از موضوعات ترند توییتر وجود دارد. کسبوکارها میتوانند ردههای برتر این فهرست را بخرند.
تبلیغات حسابهای کاربری: توییتر افرادی را برای دنبالکردن، به کاربرانش پیشنهاد میکند. تبلیغ حسابهای کاربری باعث میشود که در رأس نتایج جستوجو قرار بگیرند و این روشی برای جذب فالوئرهای بیشتر است.
توییتهای تبلیغی یا همان اینفلوئنسرمارکتینگ در توییتر: این روش در ایران طرفداران بسیاری دارد. توییتهای تبلیغشده توییتهایی هستند که حاوی محتوای تبلیغاتی باشند. توییت تبلیغی به سه روش انجام میشود:
توییتزدن دربارۀ کسبوکار: اینفلوئنسرهای توییتر فارسی دربارۀ کسبوکاری شروع به توییت میکنند. این موضوع را خود کسبوکار انتخاب میکند و اینفلوئنسرها هم باتوجهبه شناخت فالوئرهایشان توییتهای تبلیغاتی منتشر میکنند.
ریتوییتکردن توییت کسبوکار: کسبوکارهایی که در توییتر حساب کاربری دارند میتوانند توییتی را منتشر کنند و از اینفلوئنسرهای توییتری بخواهند که توییتشان را ریتوییت کنند تا آن توییت کسبوکار بیشتر دیده شود. اگر توییت قابلیت وایرالشدن را داشته باشد که خیلی بهتر است.
کوتکردن توییت کسبوکار: مانند مسابقههای اینستاگرامی، کسبوکارها میتوانند توییتی را با حساب کاربری خودشان در توییتر منتشر کنند و از اینفلوئنسرها بخواهند آن توییت را کوت کنند و دربارهاش بنویسند.
مدیران بازاریابی و تبلیغات کسبوکارها اگر میخواستند در توییتر فارسی تبلیغات کنند و درخصوص فضای توییتر، اینفلوئنسرهای توییتر، طراحی نوع کمپین و… نیاز به راهنمایی داشتند، میتوانند به من پیام بدهند تا راهنماییشان کنم. در آخر هم اگر میخواهید بدانید تبلیغات توییتری آری یا خیر، این نوشتهام را بخوانید.